مروز رفتم پرونده تحصيليم رو از دبيرستان بگيرم طرف نه ازم مدرک شناسايي خواست نه اصلا به عکس هام توي پرونده نگاه کرد !
بهش گفتم : اينجا يه کارت شناسايي از ملت نميخواي شما ؟ شايد يکي ديگه ميومد پرونده تحصيلي منو ميگرفت !!!
برگشت گفت : اين مدارکي که تو داري رو سبزي فروش سر کوچه توش تره هم نمپيچه !!! آخه به درد کي ميخوره ؟
خودمم قانع شدم …
.
.
يکي از قوانين نيوتون ميگه :
هر وسيله اي که مامانت جمع ميکنه حتما گم ميشه …
.
.
کاري که صداي زنگ يه اسمس ميکنه ، ده تا صداي آلارم نمي تونه بکنه …
(صبح ها در جهت بيدار شدن)
.
.
يکي از بزرگترين آرزوهاي من در دوران تحصيل :
کاش فردا بارون نياد ، آخه ما ورزش داريم …
.
.
غضنفر اومد از هواپيما پياده بشه شلوارش افتاد ، زود کشيد بالا و داد زد کجاست اون زنه که گفت کمربنداتونو باز کنين ؟ همينو ميخواستي ؟
.
.
سخت تر از بلند شدن وسط غذا براى ا?وردن ا?ب ، بلند شدن وسط غذا براى ا?وردن چنگاله !
.
.
آره تو محشري ، از همه سري …
تو يک افسونگري …
“مکالمه من با آينه اتاقم”
.
.
اعتراف ميکنم نصف “آره يادم مياد”هايي که گفتم چاخان بوده …
حوصله نداشتم طرف تعريف کنه !
.
.
هر جا سيفون ميبينم دوس دارم درشو از بالا باز کنم شايد يه نفر برام اسلحه گذاشته باشه توش …
.
.
سلطان غم ، لو باتري !
.
.
تو مترو يا اتوبوس از يه نفر آدرس بپرسين ميبينين که پونزده نفر پونزده تا آدرس کاملا مختلف ميدن …
.
.
عطسه گرامي :
يا بيا يا برو ! هيچ خبر داري که وقتي اون وسط گير ميکني ، قيافه آدم چجوري ميشه ؟
.
.
رو بچتون اسم نزاريد ول کنيد بزاريد نيو فولدر بمونه …
.
.
شما يادتون نمياد يه زمان مد شده بود همه کوبلن ميدوختن ! حتي مردها !
خدا رو شکر گذشت اون زمان …
.
.
همدم ما يه پشه بود که هوا سرد شد و اونم رفت …
.
.
يعني من عاشق اينايي هستم که ميان تو داروخونه و به صندوقدار هم ميگن “دکتر” !!!