سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

سلام بروبچ...

 

حالتون خوبه؟

 

گفته بودم عکس میزارم ولی شرمنده!

 

بنا به دلایلی شخصی نشد!!!!!!!

 

عیب نداره دفه ی بعد ایشالا....!

 

چن تا نمیدونم چی بهشون باید گفت...

 

برید بخونین متوجه میشین:

 

 

 

بابام ازم پرسید تلفن کجاست ؟ گفتم تو اتاق منِ بعد دیدم داره میره سمت دستشویی گفتم کجا میری ؟ گفت اخ اخ همش یادم میره اتاقت رو عوض کردی !

 

 

 

 

 

اصلا همون موقع که معلم اول ابتداییمون اومد گفت :
دستگاه فتوکپی خرابه برگه از دفترتون بکنید ...
باید قید این سیستم آموزشی رو میزدم و میرفتم خارج

 

 

 

 

 

 

دارم غرمیزنم این چه قیافه ایه من دارم. عمه ام میگه غصه نخور زشتا خوش شانس ترن!

 

 

 

 

 

رفتیم خواستگاری .
بابای دختر میپرسه:آقا داماد چیکاره هستن ؟
بابام میگه:. توی شرکت پاکسان کار میکنن
-بابای دختره: اونجا کارشون چیه دقیقا؟
.بابام: به سلامت خانواده می اندیشن..

 

 

 

 

 

 

مامانم امروز با چشمای اشکـ آلود اومده طرفم و میگه: پسرم تو رو به جوونیت قسم، تو رو به روح پدر مرحومم قسم، تو رو به شیر خودم قسم، دیگه قاشق تو این ظرفای تفلونِ من نزن!

 

 

 

 

 

 

پسر : من رو بیشتر از خانواده ات دوست داری؟
دختر : نه
پسر : چرا؟
دختر : خوب گوش کن و بفهم
وقتی که شروع به راه رفتن کردم و زمین میخوردم,تو نبودی که من رو از زمین بلند کنی ولی مادرم بود....
وقتی بیرون میرفتم تو نبودی که دستم رو بگیری ولی پدرم بود.
وقتی که گریه میکردم تو نبودی که اسباب بازی هات رو بهم بدی,ولی برادر و خواهرم بودن.
خانوادم برای من از همه چیز با ارزش تره.

 

 

نظر یادتووووون نرررره

 


+ دوشنبه 91/11/9 11:51 عصر هانی | نظر