دقــت کـــرديــن ؟!.وقتي توي يه جمعي يکي ميگه : اون تلويزينو کمش کن !..يکي ديگه از اونور ميگه : اصن خاموشش کن !!! :|
پسر داييم بعد از 10 سال از آمريکا اومده نشسته بوديم داشتيم حرف ميزديم حرف شد از گروني و قيمت دلارمامانم ميپرسه:دلار الان تو آمريکا چنده؟؟؟من:|پسر خالم:|رييس بانک مرکزي:|خاوري:|داور آلماني:|
داغ اولاخ اوجا اولا آشمياخ دريا اولاخ موج وراخ داشمياخ ايلان اولاخ افعي اولاخ ساشمياخ دوست اولاخ سوز دانيشاخ قاشمياخ
اي آسمان ديدي كلي باران فرستادي تا زخم هاي دلم رابشويي من كه گفته بودم لكه نيست زخم است....
آرام درگوشه اي نشستم .......كار از باند پانسمان گذشته زخم به روحم رسيده
ميگويند گشتيم نبود اما من صادقانه ميگويم گشتم يافتم بامن بود اما مال من نبود....
عشق به شكل پرواز پرندست _ولي شاعر دقيقا ذكر نكرده كه كدوم پرنده لاشخور يا كركس ياجغد!!!؟؟؟
اي خدادمت گرم مارو بفرست مرحله بعد اين مرحله كه همش غوله.....
خدايا يه چيزي بگم خجالت بكشي؟؟؟؟؟؟؟؟شكرت از اين زندگي
اگه ديدي يه خانوم دهنشو اندازه اسب ابي بازكرده نترسيد اون باشما كاري نداره اون ميخواد به چشماش ريمل بزنه؟؟!؟!
خدايا آرامتر نيازي به زمين لرزه نيست كاخ آرزوهاي اين مردم به تلنگري هم فرو مي ريزد
اين پيام تقديم به زلزله زدگان اهر هريس ورزقان ....نميدونم چي بگم........وضعيت شون افتضاحه از دست دادن عزيزانشون از يه طرف خراب شدن خونه وبدون سرپناه موندن تو اون هواي سرد صحراهم........يه طرف.
اين روزا دلم بيمار است هي دارد بالا مي آورد پس مانده هاي تورا......
زلالي قلبت ارزاني ديگران من اين احساس ابكي را نميخواهم
فقط يكيو ميخوام كه باهاش برم كافه گرامافون ربات هم بود_ بود بي احساسيش شرف داره به احساس بعضي ها
خدا هم كه باشي باز يه عده از تو ناراضين اما از بچه هاي مردم راضين....!!!!
ازدكمه(اينتر) رفيق روزهاي عصبانيتمان ممنونيم كه زير بار سخت ترين ضربات دست ما صداش درنمياد
يادش بخير مابچه بوديم يه دستمال كهنه اي لنگ ماشيني چيزي پيداميكردن بهمون مي بستن تايه هفته بعدبازكنن الان پوشك زدن واسه بچه باخروجي هوا از هردو طرف8لايه محافظ ويتامينه همراه با عصاره مالت 12ايربگ كروز كنترل سنسو عقب تهويه مطبوع با ال سي دي.......خلاصه فول آپشن!!!از ال سي دي ام توشو نشون ميده ديكه لازم نيس رابه را بازش كني!!!!!
خيلي دوس دارم يكي بهم بگه(قدر اين روزاتونو بدونين)بعدبزنم پس كلش بگم دقيقا كدوم روزا نشون بده بادست!!!!!!
از تاكسي كه پياده شدم يه پيرزنه هم بامن پياده شد
زمزمه ميكرد كه حالا چه جوري از خيابون رد بشم آقاماهم حس جوانمردي مون گل كرد
حواسم جمع كردم كه خلوت شه برگشتم به پيرزنه بگم آروم بيا بامن بريم ديدم نيستش دوربرم نيگاكردم ديدم اون ور خيابون داره گوله ميره!!!!!!