چراغ جادو

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 <    <<    6   7   8   9   10    >>    >
 
سلام وبت خيلي خوبه به ما هم سر بزن اگه با تبادل لينك هم موافقي منو با اسم ضد شيطان پرستي بلينك بعد بيا بگو با چه اسمي بلينكمت
هله هله هم پروازييييييي
+ نيكو 
ياروباباباش دعواش ميشه...هيچي ديگه ميبينه پول نداره بره خواننده بشه دست ازپادرازتربرميگرده خونه
پاسخ

ههههه
+ نيكو 

اونايي که ميگن شبانبايدچيزي خوردغلط کردن.

اگه نبايد،پس چرايخچال چراغ داره؟

پاسخ

هههههخ
+ نيكو 
اگه ميخواي حيف نون رو روزجمعه بخندوني چهارشنبه براش يه جک تعريف کن
پاسخ

هههههههههههههههههخ ههههههه ههه!
+ نيكو 

حيف نون ازجوب ميپره ازش فيلم ميگيرن دورآهسته ميزارن ميفته توجوب دورتندميذارن ميخوره به ديوار
پاسخ

هههه.
+ afsaneh 
چرا وبتو بروز نمي کني عزيزم
پاسخ

همين الان بروز ميشه گلم!
+ طناز 

جاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااان؟12سالمه؟

تروخدا رحم کنيد اخه اين اعداد و ارقام و از کجا ميارين؟!؟!

بنده 17 سالمه

راستي دم شما هم گرم!

+ امير 
سلام خانوم, فک نميکني بايد اسم طناز خانومم جزو دوستاي فعالت بنويسي خيلي زحمت ميکشه بخدا من چند وقته نيومدم تو نظراتو که نگا کردم همش نوشته طناز دمش گرم با اينکه 12سالشه مثه اين ادم بزرگاس البته ي نظر بود ناراحت نشي
پاسخ

چرا داداش....حتما اسمشو مينويسم ولي گفتم توي آپ بعدي!
+ طناز 
در مورد يک انسان فوق العاده موفق !!!

از بدو تولد موفق بودم، وگرنه پام به اين دنيا نمي رسيد<\/h4>

از همون اول کم نياوردم، با ضربه دکتر چنان گريه‌اي کردم<\/h4>

که فهميد جواب «هاي»، «هوي» است.<\/h4>

هيچ وقت نگذاشتم هيچ چيز شکستم بدهد،<\/h4>

پي‌درپي شير ميخوردم و به درد دلم توجه نمي کردم!<\/h4>

اين شد که وقتي رفتم مدرسه از همه هم سن و سالهاي خودم<\/h4>

بلندتر بودم و همه ازم حساب مي‌بردند.<\/h4>

هيچ وقت درس نخوندم، هر وقت نوبت من شد که برم پاي تخته<\/h4>

زنگ مي‌خورد. هر صفحه‌اي از کتاب را<\/h4>

که باز مي کردم، جواب سوالي بود که معلمم از من مي‌پرسيد.<\/h4>

اين بود که سال سوم، چهارم دبيرستان که بودم،<\/h4>

معلمم که من را نابغه مي‌دانست منو فرستاد المپياد رياضي!<\/h4>

تو المپياد مدال طلا بردم! آخه ورق من گم شده بود<\/h4>

و يکي از ورقه‌ها بي اسم بود،<\/h4>

منم گفتم اسممو يادم رفته بنويسم!<\/h4>

بدون کنکور وارد دانشگاه شدم هنوز يک ترم نگذشته بود<\/h4>

که توي راهروي دانشگاه يه دسته عينک پيدا کردم،<\/h4>

اومدم بشکنمش که خانمي سراسيمه خودش را به من رسوند<\/h4>

و از اين که دسته عينکش رو پيدا کرده بودم حسابي تشکر کرد<\/h4>

و گفت: نيازي به صاف کردنش نيست زحمت نکشيد<\/h4>

اين شد که هر وقت چيزي از زمين برمي‌داشتم، يهو جلوم سبز مي شد<\/h4>

و از اين که گمشده‌اش را پيدا کرده بودم حسابي تشکر مي کرد.<\/h4>

بعدا توي دانشگاه پيچيد: دختر رئيس دانشگاه، عاشق ناجي‌اش شده،<\/h4>

تازه فهميدم که اون دختر کيه و اون ناجي کيه!<\/h4>

يک روز که براي روز معلم براي يکي از استادام گل برده بودم<\/h4>

يکي از بچه‌ها دسته گلم رو از پنجره شوت کرد بيرون، منم سرک کشيدم<\/h4>

ببينم کجاست که ديدم افتاده تو بغل اون دختره! خلاصه اين شد<\/h4>

ماجري خواستگاري ما و الان هم استاد شمام! کسي سوالي نداره؟<\/h4>

+ طناز 
بچه‌ها در ناهارخورى مدرسه به صف ايستاده بودند. سر ميز يک سبد سيب بود که روى آن نوشته

بود: فقط يکى برداريد. خدا ناظر شماست.

در انتهاى ميز يک سبد شيرينى و شکلات بود. يکى از بچه‌ها رويش نوشت: هر چند تا مى‌خواهيد

برداريد! خدا مواظب سيب‌هاست

حالا بيا پايين و يه نظر خوب بده…..

پاسخ

ههههههههه هه...خوبه!
+ طناز 
بچه‌ها در ناهارخورى مدرسه به صف ايستاده بودند. سر ميز يک سبد سيب بود که روى آن نوشته

بود: فقط يکى برداريد. خدا ناظر شماست.

در انتهاى ميز يک سبد شيرينى و شکلات بود. يکى از بچه‌ها رويش نوشت: هر چند تا مى‌خواهيد

برداريد! خدا مواظب سيب‌هاست

حالا بيا پايين و يه نظر خوب بده…..

+ طناز 

عکاس سر کلاس درس آمده بود تا از بچه‌هاى کلاس عکس يادگارى بگيرد. معلم هم داشت همه

بچه‌ها را تشويق مي‌کرد که دور هم جمع شوند.

معلم گفت: ببينيد چقدر قشنگه که سال‌ها بعد وقتى همه‌تون بزرگ شديد

به اين عکس نگاه کنيد و بگوئيد : اين احمده، الان دکتره. يا اون مهرداده، الان وکيله.

يکى از بچه‌ها از ته کلاس گفت: اين هم آقا معلمه، الان مرده.

+ پرنا 

salam.che bashgahe ghshangi. kash zood tar mioomadam

manam ham sene nikoo hastam va 12 salameh

kheyli alie.kheyli khosham oomad

پاسخ

خوش اومدي عزيزم!
+ نيكو 
اتفاقا ماهم همون زنگ اول دبيرزبان اومددرس داد.اماکيه که درس بخونه
پاسخ

اما امسالو تصميم گرفتم خوب بخونم....آخه از معدل ژارسال خودم راضي نبودم!
 <    <<    6   7   8   9   10    >>    >