با حرفاي گندهي مرغ زيبا
خروسه شد ولو مثال حلوا
گف زيرلب: "قوقول، قوقو کجايي
مردي گفتن، زني گفتن ... چقده تو بي حيايي! "
چشاش چاهار نشون ميداد، مخش هفت
وزن و عروض و قا فيه يادش رفت
***
جوجهه کار آبجيشو که فهميد
رف جلوي خروسه هرّي خنديد!
گف به خروسه: " حاج آقا چطورّي؟!
نخوندي از طنزاي زهرا دُرّي؟! "
(مصرع قبلي في البداههاي شد
به افتخار طنز عشقي قدقد!)
ادامش کامنت بعدي