• وبلاگ : بـــآشــگــاه پَــــرواز ..
  • يادداشت : شعبه2افتتاح شد!
  • نظرات : 20 خصوصي ، 264 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4   5    >>    >
     
    + نازي 
    هاني جون بردم کافي نت درستش کرد الان اون ENاومده مرسي عزيزم دلم واستون تنگ شده بود اوه راحت شدم
    پاسخ

    ماهم همينطور عزيزدلم!
    + نازي 

    age bood mizadam chand rooz pish windows seven nasb kardam vared nistam navar paein e start ham nist nemidonam ashkal az windows e ya keybord.
    پاسخ

    ما ويندوز seven داريم همونجاييه كه تو xpهم بوده!
    + نازي 

    hani jon mishe javabamo bedi????gofte bodam tazegia ye kiy boord kharidam ,vagti tayp mikoonam farsi nemishe mibini dige farsi neminevisam komakam kon bebakhsid golam.
    پاسخ

    خواهش عزيزم...اين نوار استارت پايين يه گزينه هست نوشتهENاونو بزن بعد بزن فارسي....به همين راحتي؟!
    + طناز 
    يهو انگار فلج شدم.آخه پول ديگه اي نداشتم الکي سرمو کردم تو کيفمو وقت کشي تابلوُ که ديدم خانم خوشگله کرايه ي جفتمونو حساب کرد ولي از خنده داشت ميترکيد :| داشت گريه ام مي گرفت که اس.ام.اس داد و گفت: پيش مياد عزيزم ناراحت نباش موافقي ناهارو با هم بخوريم؟ :) حالا من بيچاره شارژ هم نداشتم جواب بدم :( خلاصه عين اسکلا انقد بهش زل زدم تا نگام کنه و گفتم : باشه اين شد که ما چند ماهه باهم دوستيم ولي يه بار که گوشيشو نگاه کردم ديدم اسمِ منو "مستضعف" سيو کرده ..
    + طناز 

    سوار تاکسي که شدم ديدم اووووف يکي از دختراي آس و خوشگل کلاس جلو نشسته يه کم که گذشت گفتم بزار کرايه شو حساب کنم نمک گير شه بلکه يه فرجي شد با صدايي که دو رگه شده بود پونصدي رو دادم به راننده و گفتم: کرايه ي خانم رو هم حساب کنيد دختره برگشت عقب تا منو ديد کلي سلام و احوالپرسي و تعارف که نه ... اجازه بدين خودم حساب ميکنم و اين حرفا منم که عمرا اين موقعيتو از دست نميدادمو کوتاه نمي اومدم مي گفتم به خدا اگه بزارم تمام اين مدتم دستم دراز جلوي راننده همه شم ميديدم نيشِ راننده بازه خلاصه گذاشت حسابي گلوي خودمو پاره کنم، بعدش گفت : چطوره با اين پونصدي کرايه ي بقيه رو هم تو حساب کني؟
    + طناز 

    يكي از دوستاي داييم بعد چندين سالي از يه شهر ديگه اومده بود واسه شام دعوتش كرده بوديم دايي گفت:اين آدم حسابيه جلغوزه بازي درنيارينا..

    ماهم همه گفتيم باشه سرشام دايي داشت همچين دولوپ دولوپ دولوپ دولوپ ميخورد هرچي هم بهش اشاره و چشمك ميكنيم انگار نه انگار..

    دوستش به دايي گفت:محسن حالا كه همه چي اينترنتي شده تو فيس بوك، ميل داري دايي كه همچين داشت دولوپ دولوپ ميخورد گفت:

    فيس بوكو كه آره دارم ولي اگه ميل نداشتم كه اينجوري مثل گاو نميخوردم

    ما همه:o :o :o :o :o :0

    دوستش اينجوري :o منظورم ايميله

    + طناز 
    يکي از فاميلون تعريف ميکرد: يه دوست و همکار داشتيم تو دفترمون هر وقت دور هم بوديم اينو ميفرستاديم بره بستني بگيره اينم از اونجايي که علاقه وافري به بستني ليواني داشت هميشه ليواني ميگرفت هميشه هم وقتي برميگشت همه غرغر که ااي بابا اين يارو چرا واسه بستنياش قاشق نميزاره و اين حرفا.
    ازين جريانات 5-6 ماه گذشت يه بار وسيله ميخواستم رفتم سر کشوش ديدم 50-60تا قاشق بستني توشه(ازونايي که پوستش کاغذيه)
    گفتم:... اينا چيه تو ميزت؟!:|

    گفت:اين يارو بستني فروشه هر دفعه ميرم پول خرد نداره چسب زخم ميده گذاشتم اونجا يه وقت لازم ميشه!!

    ما :| :)))))))))))

    + طناز 

    **اعتراف مي کنم وقتي بچه بودم با داداش کوچيکم لج بودم. اسمش رو با خودکار يا مداد روي ديوار نوشتم. اينطوري: «يادگاري از احمد.» من اون موقع کلاس دوم دبستان و احمد مدرسه نمي رفت. بعد هم نفس نفس زنان رفتم پيش مادرم و گفتم: مامان مامان، اين احمد اسمش رو روي ديوار نوشته... مي خواستم مامانم دعواش کنه يا حتي کتکش بزنه، اما عقلم نمي رسيد که داداشم سواد نوشتن نداره!
    + طناز 
    خرگوش مي‌ره تو جنگل روباه رو مي‌بينه که داره ترياک مي کشه، مي‌گه آقا روباهه اين چه کاريه؟! پاشو بدوييم... شاد باشيم!

    مي رن تا مي رسن به گرگه. مي بينن داره حشيش مي کشه، خرگوش مي گه آقا گرگه اين چه کاريه؟! پاشو شاد باشيم! بدوييم!

    گرگم پا مي شه مي رن 3 تايي مي رسن به شيره، مي بينن داره تزريق مي کنه.


    خرگوش مي گه آقا شيره اين چه کاريه؟! پاشو بدوييم... ورزش کنيم... شاد باشيم! شيره مي پره مي‌خورش!


    گرگ و روباه مي گن چرا خورديش؟! اين که حرف بدي نزد!

    شيره مي گه: نه بابا! اين پدرسگ هر روز يه قرص اکـس مي زنه مياد مارو دور جنگل ميدوونه!


    اينو کسي برام فرستاده مال من نيست
    ممکنه مسخره به نظر بياد ولي واقعا اتفاق ميافته!مي خواي صورت کسي رو که واقعا دوست داره ببيني؟اينو به 10 نفر بفرست بعد برو به ادرس
    http://amour-en-portrait.ca.cx/(اين يه بازي فرانسويه)صورت کسي که دوست داره ظاهر ميشه خطر سوپريز شدن!(تقريبا 90%شبيه)من خواستم اين بازيو دور بزنم مستقيما رفتم به اون ادرس گفت اينطوري نميشه بايد به10نفر بفرستيش نميدونم چه طوري فهميد..امتحانش مجانيه....
    پاسخ

    همه ي همش اشتباس...
    + طناز 
    کره حيواني : بيچاره ناشنواست
    + طناز 

    *به دخترعموم که 5 سالشه ميگم: دخترا موشن مثه خرگوشن ميگه پ ن پ همه مثل شما پسرا گاو گوساله ايم

    اصلا يه وضعي شده به خدا!

    + طناز 

    خطاي ديد

    + طناز 
    اگر دخترها جاهايي برن که نميرن......مثلا اگر دخترها هم برن سربازي چي ميشه؟ ....
    به نظر من که اين کار توي مملکت مانشدني هست ... آخه جنبه و ظرفيت مي خواد که اين چيزها رو ما عمرا نداريم .... حالا فرض کن که بشه:

    1) قضيه فرار از سربازي به کل منتفي ميشه و همه (پسرها) مي خوان برن سربازي ... حتي اونهايي هم که قبلا رفتن مي خوان دوباره برن!!
    2) غذاي پادگان ها نسبت به گذشته خيلي بهتر ميشه ( دخترها مي خوان هنرهاشون را نشون بدن)
    3) هيچ کس ديگه دنبال معافيت نميره حتي کور کچل ها هم مي خوان بيان سربازي!!!
    4) اضافه خدمت برداشته ميشه ... کارايي که قبلا باعث اضافه خدمت مي شده حالا باعث کاهش خدمت ميشه
    5) ازدواج دانشجويي و لاو ترکوندن توي دانشگاه کم ميشه و ازدواج در پادگان و عشق من هم سنگر من مد ميشه!
    6) فرهنگ عمومي پادگان افزايش پيدا مي کنه .... ديگه سربازها فحش رکيک به هم نميدن از شوخي هاي شهرستاني(!!) هم خبري نيست
    7) حمام و دست شويي هاي پادگان ها بالاخره روي بهداشت رو هم مي بينن
    8) ديگه رژه ها در پادگان درست انجام ميشه .... چون دخترها را ميذارن صف اول
    9)خاموشي از 9 شب به 12.5 - 1 شب ميرسه
    10) خدمت سربازي از 2سال به 6 ماه کاهش پيدا مي کنه ... اگه خواستي ميتوني اصلا نري ...
    چون تا 15 سال بعدش سرباز نمي خوان از بس داوطلب هست
    11) بعد از 6 ماه که از سربازي بر مي گردي اندازه 6 سال خاطره داري!!!
     <      1   2   3   4   5    >>    >