• وبلاگ : بـــآشــگــاه پَــــرواز ..
  • يادداشت : شعبه2افتتاح شد!
  • نظرات : 20 خصوصي ، 264 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + طناز 
    يهو انگار فلج شدم.آخه پول ديگه اي نداشتم الکي سرمو کردم تو کيفمو وقت کشي تابلوُ که ديدم خانم خوشگله کرايه ي جفتمونو حساب کرد ولي از خنده داشت ميترکيد :| داشت گريه ام مي گرفت که اس.ام.اس داد و گفت: پيش مياد عزيزم ناراحت نباش موافقي ناهارو با هم بخوريم؟ :) حالا من بيچاره شارژ هم نداشتم جواب بدم :( خلاصه عين اسکلا انقد بهش زل زدم تا نگام کنه و گفتم : باشه اين شد که ما چند ماهه باهم دوستيم ولي يه بار که گوشيشو نگاه کردم ديدم اسمِ منو "مستضعف" سيو کرده ..