از يــِه جـايــي بـــه بـَعـــد ديـــــگه . . .
نـَـه دَسـت و پـا مي زَنــي
نَـــه بـــال بـــال ميزَنـــي
نَـــه دِل دِل ميکُنـــــــــي
نَـــه داد و بيـداد ميکنـي
نَـــه گِــريه ميـــــــکُنـــي
نَـــه مُشتـِــتـو ميــکوبي تـــو ديـوار
نَـــه سََرِتـــو ميــزَني بــــــــه ديـوار نَـــه . . .
اَز يــه جايـــي بـــه بَعـــد فَقَــــــط سُکـــــــوت ميکُنـــــــي . .
سکوت...
سلام عسيسم چه کار کردي شما!ترکوندي حسابي از چه ابي قشنگي هم استفاده کردي فقط من اون يکي عکس پروفايلتو بيشتر دوست داشتم
بعد اين اپت هم جالب بود اما من توش عکس نديدم!!!!
سلام هانيه جوووووون وبت خيلي قشنگه
نوشته هات عااااااالي بود لينک شدي
واقعا قشنگ بود
مرسي
به خصوص اين
پسر : من رو بيشتر از خانواده ات دوست داري؟دختر : نهپسر : چرا؟دختر : خوب گوش کن و بفهموقتي که شروع به راه رفتن کردم و زمين ميخوردم,تو نبودي که من رو از زمين بلند کني ولي مادرم بود....وقتي بيرون ميرفتم تو نبودي که دستم رو بگيري ولي پدرم بود.وقتي که گريه ميکردم تو نبودي که اسباب بازي هات رو بهم بدي,ولي برادر و خواهرم بودن.خانوادم براي من از همه چيز با ارزش تره.