• وبلاگ : بـــآشــگــاه پَــــرواز ..
  • يادداشت : ادامه!
  • نظرات : 10 خصوصي ، 188 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + طناز 

    يه روز تو يه تيمارستان …

    دکتره مي خواست از بيماراش تست بگيره

    يه عکس ماشين ميزاره جلوي همه

    ميگه هرکي اين ماشين رو هول داد روشن کرد ميره خونه اش

    همه رفتن هول بدن که برن خونه به جز يک نفر !

    دکتره خوشحال شد با خودش گفت اين پس خوب شده …

    بهش گفت ببينم تو چرا ماشين رو هل نميدي ؟!

    گفت اينا خنگن سويچ دست منه !!!